عصر، هم محتمل است كه در اين زمان حضرت مهدي(ع) باشد يا انسان كامل باشد كه مصداق بزرگش رسول اكرمصلي الله عليه وآله وسلم و ائمه هديعليهم السلام و در عصر ما حضرت مهدي(ع) است. قسم به عصارهي موجودات عصر، فشردهي موجودات، آنكه فشردهي همهي عوالم است. يك نسخه است، نسخهي تمام عالم. همهي عالم در اين موجود، در اين انسان كامل عصاره شده است و خدا به اين عصاره قسم ميخورد.
حضرت مهدي(ع)، ابعاد مختلفه دارد كه آنچه كه براي بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست.
پيغمبر ميخواست همهي مردم را علي بن ابي طالب(ع) كند، ولي نميشد و اگر بعثت، هيچ ثمرهاي نداشت الاّ وجود علي بن ابيطالب(ع) و وجود امام زمان(ع)، اين هم توفيق بسيار بزرگي بود. اگر خداي تبارك و تعالي، پيغمبر را مبعوث ميكرد براي ساختن يك چنين انسانهاي كامل، سزاوار بود. لكن آن ها ميخواستند كه همه، آن طوري بشوند، آن توفيق حاصل نشد.
ماه شعبان، شب نيمهي شعبان دارد كه تالي ليلة القدر است. ماه رمضان، مبارك است، براي اين كه ليلة القدر دارد. و ماه شعبان، مبارك است براي اين كه نيمهي شعبان دارد. ماه رمضان مبارك است، براي اين كه نزول وحي در او شده است يا به عبارت ديگر؛ معنويت رسول خدا،صلي الله عليه وآله وحي را نازل كرده است. و ماه شعبان معظم است براي اين كه ماه ادامهي همان معنويات ماه رمضان است. اين ماه مبارك رمضان، جلوهي ليلة القدر است كه تمام حقايق و معاني در او جمع است. و ماه شعبان، ماه امامان است كه ادامهي همان است. در ماه مبارك رمضان، مقام رسول اكرمصلي الله عليه وآله وسلم به ولايت كلي الهي، بالاصالة تمام بركات را در اين جهان بسط داده است و ماه شعبان، كه ماه امامان است، به بركت ولايت مطلقه، به تبع رسول اللَّهصلي الله عليه وآله وسلم همان معاني را ادامه ميدهد…
همان طوري كه رسول اكرمصلي الله عليه وآله وسلم به حسب واقع، حاكم بر جميع موجودات است، حضرت مهدي(ع) نيز، همان طور حاكم بر جميع موجودات است. آن، خاتم رسل است و اين، خاتم ولايت. آن، خاتم ولايت كلي بالاصالة است و اين، خاتم ولايت كلي به تبعيت است.
ماه مبارك رمضان كه ماهي مبارك است، ممكن است براي اين باشد كه ماهي است كه وليّ اعظم، يعني رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم واصل شده و بعد از وصول، ملايكه را و قرآن را نازل كرده است. به قدرت او، ملايكه نازل ميشوند. به قدرت وليّ اعظم است كه قرآن نازل ميشود و ملايك نازل ميشوند. وليّ اعظم، به حقيقت قرآن ميرسد در ماه مبارك و شب قدر و پس از رسيدن، متنزّل ميكند به وسيلهي ملايكه – كه همه تابع او هستند – قرآن شريف را، تا به حدي كه براي مردم بگويد. قرآن در حد ما نيست، در حد بشر نيست. قرآن، سرّي است بين حق و وليّ اللَّه اعظم كه رسول خداست، به تبع او نازل ميشود تا ميرسد به اين جايي كه به صورت حروف و كتاب در ميآيد كه ما هم از آن استفادهي ناقص ميكنيم. و اگر سرّ ((ليلة القدر)) و سرّ ((نزول ملايكه)) در شبهاي قدر – كه الآن هم براي وليّ اللَّه اعظم حضرت صاحب(ع) اين معنا امتداد دارد – سرّ اين ها را ما بدانيم، همهي مشكلات ما آسان ميشود.
…ذوات مطهرهي معصومين از رسول خداصلي الله عليه وآله تا حجت عصر (عجلاللَّه فرجه) كه مفاتيح وجود و مخازن كبريا و معادن حكمت و وحي و اصول معارف و عوارف و صاحبان مقام جمع و تفصيلاند.
من خيلي ناراحت ميشوم از اين كه مثلاً امام عصر(ع) را ميگويند: سلطان السلاطين، خليفة اللَّه است.
مقام مقدس وليّ اللَّه اعظم و بقية اللَّه في ارضه ارواحنا لِمَقدَمِهِ الفداء كه واسطهي فيض و عنايات حق تعالي است.
از پيغمبر گرفته تا امام عصرعليهم السلام همه از گناه ميترسيدند. گناه آنها غير ايني است كه من و شما داريم. آن ها يك عظمتي را ادراك ميكردند كه توجه به كثرت، از گناهان كبيره است پيش آنها.
2. عرضهي اعمال بر امام زمان(عج)
تمام ذرات كارهاي ما تحت نظر خداي تبارك و تعالي است و نامهي اعمال ما به حسب روايات به امام وقت عرضه ميشود. امام زمان(ع) مراقب ما هستند.
توجه داشته باشيد كه در كارهايتان جوري نباشد كه وقتي بر امام زمان(ع) عرضه شد، خداي نخواسته، آزرده بشوند و پيش ملايكة اللَّه يك قدري سرافكنده بشوند كه، اينها شيعههاي من هستند. اينها دوستان من هستند و برخلاف مقاصد خدا عمل كردند. رييس يك قوم اگر قومش خلاف بكند، آن رييس منفعل ميشود.
طوري باشد كه نامهها وقتي عرضه ميشود، ايشان را متأثر نكند.خلاف ما براي امام زمان(ع) سرشكستگي دارد. دفاتر را وقتي بردند خدمت ايشان و ايشان ديد شيعههاي او (خوب، ما شيعهي او هستيم)، شيعهي او دارد اين كار را ميكند، امام زمان(ع) سرشكسته ميشود. بيدار بشويد كه مسأله خطرناك است و خطر هم خطر شخص نيست، خطر ملت نيست، خطر اسلام است.
قبل از اينكه اين نامهي اعمال ما به پيشگاه خدا و قبل از آن به پيشگاه امام زمان(ع) برسد، خودمان بايد نظر كنيم به اين نامهي اعمالمان.
وقتي نامههاي ما را بردند پيش امام زمان(ع) (در روايات است كه هر هفته ميبرند، هفتهاي دو دفعه). وقتي كه ميبرند، اعمال ما جوري باشد كه نمايش از اين بدهد كه ما تابعيم. ما آن طور نيست كه خودسر بخواهيم يك كاري را انجام بدهيم.
اگر يك وقت، نامهي عمل يك روحاني را بردند و به امام زمان(ع) دادند و آن ملايكة اللّهي كه بردند و نامه را دادند، بگويند: اين هم روحاني شما، اين ها پاسداران اسلام شماهستند؟ و امام زمان(ع) خجالت بكشد، نعوذ باللَّه. او علاقه دارد به شما. شما ببينيد اگر اين آقا، خودشان خيلي منزه است، از پسرشان يك چيزي صادر بشود، خودشان سرافكنده ميشوند. اگر از خادمشان يك چيزي صادر بشود، خودشان سرافكنده ميشوند. ما همه خادم هستيم. از ما توقع هست. از شما توقع هست.
من خوف دارم كه كاري بكنيم كه امام زمان(ع) پيش خدا شرمنده بشود. اينها شيعهي تو هستند اين كار را ميكنند! نكند يك وقت خداي نخواسته، يك كاري از ماها صادر بشود كه وقتي نوشته برود، نوشتههاي ملايكةاللهي كه مراقب ما هستند، رقيب هستند، هر انساني، رقيب دارد و مراقبت ميشود. ذرههايي كه بر قلبهاي شما ميگذرد، رقيب دارد. چشم ما رقيب دارد. گوش ما رقيب دارد. زبان ما رقيب دارد. قلب ما رقيب دارد. كساني كه مراقبت ميكنند اين ها را، نكند كه خداي نخواسته از من و شما و ساير دوستان امام زمان(ع) يك وقت، چيزي صادر بشود كه موجب افسردگي امام زمان(ع) باشد. مراقبت كنيد از خودتان، پاسداري كنيد از خودتان.
3. كسب رضايت حضرت بقية اللَّه (عج)
رهبر همهي شما و همهي ما، وجود مبارك بقية اللَّه(ع) است و بايد ماها و شماها طوري رفتار كنيم كه رضايت آن بزرگوار را كه رضايت خداست، به دست بياوريم.
من اميدوارم كه همهي خواهرها و برادرها و همهي قشرهاي اين ملت و همهي ما، از خدمتگزاران به اسلام و وليّ عصر(ع) باشيم. ما در يك مملكتي هستيم كه مملكت وليّ عصر(ع) است و وظيفهي آنهايي كه در مملكت وليّ عصر(ع) زندگي ميكنند، يك وظيفهي سنگين است. نميتوانيم ما لفظاً بگوييم ما در زير پرچم وليّ عصر(ع) هستيم و عملاً توي آن مسير نباشيم، چنان چه نميتوانيم بگوييم كه ما، جمهوري اسلامي داريم و عملاً آن طور نباشيم، اسلامي نباشيم.
4. انتظار يعني مقابله با ظلم
در بعضي روايات كه من حالا نميدانم صحت و سقمش را، هست كه يكي از چيزهاي مستحب اين است كه مؤمنين در حال انتظار، اسلحه هم داشته باشند. اسلحهي مهيّا، نه اين كه اسلحه را بگذارند كنار و بنشينند منتظر. اسلحه داشته باشند براي اين كه با ظلم مقابله كنند، با جور مقابله كنند. تكليف است. نهي از منكر است. به همهي ما تكليف است كه بايد مقابله كنيم با اين دستگاههاي ظالم، خصوصاً دستگاههايي كه با اساس مخالفند.(23)
ما منتظران مقدم مباركش، مكلف هستيم تا با تمام توان كوشش كنيم تا قانون عدل الهي را در اين كشور وليّ عصر(ع) حاكم كنيم و از تفرقه و نفاق و دغلبازي بپرهيزيم و رضاي خداوند متعال را در نظر بگيريم.
اميدوارم كه ما همه جزء هيأت قائميه باشيم و همه به آن وظايفي كه اسلام، قرآن، تحت لواي حضرت صاحب(ع) براي ما تعيين فرمودهاند، عمل كنيم و صورتها را محتواي واقعي به آن بدهيم و الفاظ را معاني حقيقي.
شايد اين وصفي كه براي حضرت صاحب(ع) ذكر شده است، دنبال همين آيه شريفه كه ميفرمايد: قل ا ِنّما ا َعِظُكُم بِواحِدة أن تَقوموا لِلّه مثني و فرادي، دنبال همين معنا باشد كه همه بايد قيام بكنيم. قيام واحد كه بالاترين قيام، همان قيام آن شخص واحد است. و همهي قيامها بايد دنبال آن قيام باشد و قيام للّه باشد. خداي تبارك و تعالي ميفرمايد كه: قل انّما اعظكم بواحدة. به امت بگو كه فقط من يك موعظه دارم به شما و آن موعظه اين است كه، قيام كنيد و قيام لِلّه باشد. قيام لِلّه كنيد. البته آن حضرت قيام لِلّه ميفرمايند و آن لِلّهي كه و آن خلوصي كه براي ايشان هست، براي ديگران نيست. لكن شيعههاي بزرگوار آن حضرت هم بايد پيروي از او بكنند در اينكه قيام كنند لِلّه، براي خدا. اميد آن است كه مسلمانان و مستضعفان جهان به پاخيزند و داد خود را از مستكبران بگيرند و مقدّمات فرج آل محمد صلّي اللَّه عليه و آله را فراهم نمايند.
ان شاءاللَّه، اسلام را به آن طور كه هست، در اين مملكت پياده كنيم و مسلمين جهان نيز اسلام را در ممالك خودشان پياده كنند و دنيا، دنياي اسلام باشد و زور و ظلم و جور از دنيا بر طرف بشود و مقدّمه باشد براي ظهور وليّ عصر ارواحنا له الفداء.
اين چيزي كه ما در اين وقت، در اين عصر وظيفه داريم، اين مهم است. همه انتظار داريم وجود مبارك ايشان را، لكن با انتظار تنها نميشود. بلكه با وضعي كه بسياري دارند، انتظار نيست.
فراهم كردن اسباب اين است كه كار را نزديك بكنيم. كار را همچو بكنيم كه مهيّا بشود عالم، براي آمدن حضرت(ع).