بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی) در همایش بزرگداشت مقام حضرت خدیجه کبری(س) در مدرسه عالی امام خمینی (ره)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پنهان‌ماندن شخصیت خدیجه کبری زیر سایۀ دشمنی با علی(ع)

در شب وفات شهادت‌گونۀ بانوی بزرگ اسلام، حضرت خدیجۀ کبری(س)، قرار داریم. شخصیت این بانو آن‌طورکه بایدوشاید شناخته‌شده نیست. در سال‌های اخیر حرکتی برای شناخت این شخصیت بزرگوار انجام شده و تحقیقاتی صورت گرفته و کتاب‌هایی منتشر شده است؛ ولی در جوامع اسلامی شخصیت حضرت خدیجۀ کبری(س) مثل شخصیت حضرت ابوطالب(ع) به نحوی تحت شعاع دشمنی‌ها با وجود مقدس امیر‌المؤمنین علی بن ابی طالب(ع) واقع شده است. یعنی شخصیت این دو بزرگوار هرکجا که مطرح می‌شود، می‌بینیم پوششی از این دشمنی‌‌ها روی این شخصیت‌ها و شناخت این بزرگواران سایه می‌اندازد. به عنوان ام المؤمنین صحبت زیاد هست؛ اما کمتر ذکری از حضرت خدیجه کبری(س) هست، با اینکه بیشترین ممارست و مجالست را با رسول اکرم(ص) داشتند. حضرت خدیجه کبری(س) کسی است که امیرالمؤمنین(ع) در خطبۀ قاصعه در نهج البلاغه تعبیری دربارۀ ایشان دارد: « ولم يجمع بيت واحد يومئذٍ في الإسلام غير رسول الله صلّى‌ الله‌ عليه‌ وآله‌ وسلّم وخديجة وأنا ثالثهما ». حضرت می‌فرمایند در آغاز اسلام فقط یک خانه خانۀ اسلام بود. نور اسلام فقط در یک خانه تابش داشت و این خانه سه عضو داشت: خود رسول اکرم(ص) بودند و خدیجه کبری و منِ علی سومی آن‌ها بودم.

محترم‌بودن خدیجه کبری در دوران جاهلیت

خدیجۀ کبری قبل از ازدواج با رسول اکرم(ص) یکی از زنان شاخص قریش است. از نظر شرافت نَسَبی خدیجه کبری(س) منتسب به حسین بن کراب، از اجداد رسول‌الله(ص) است. در اجتماع مکه و در جاهلیت مکه‌ای که اصلاً زن موجود درجه دوم به حساب می‌آید، در اجتماعی که دخترانِ خودشان را زنده‌به‌گور می‌کنند، در اجتماعی که اگر به مردی خبر دادند که همسر تو دختر زاییده چهره‌‌اش درهم‌کشیده می‌شود، به نقل قرآن در این اجتماع خدیجه کبری یک شخصیت مستقل در مکه است که همه به او احترام می‌گذارند. در کلمات بیشتر از شخصیت مالی حضرت خدیجه نقل می‌شود؛ آن هم در اجتماعی که اصلاً زن‌ها پس از مرگ شوهرانشان از آن‌ها ارث نمی‌بردند، بلکه خودشان بین بچه‌ها به‌عنوان میراث تقسیم می‌شدند. در چنین اجتماعی جناب خدیجه کبری شخصیتی است دارای تجارت و بُعد مالی بسیار گسترده که در ابتدا هم که با پیغمبر اکرم(ص) سروکار پیدا می‌کند، از همین باب تجارت است؛ اما درعین‌حال غیر از اینکه مال و منال و ثروت انبوه دارد، فکر اقتصادی فوق‌العاده دارد. کاروان‌های تجاری مربوط به ایشان بین مکه و شام در گردش و حرکت بودند.

خدیجه کبری؛ آراسته به زیور فضائل اخلاقی

درعین‌حال خدیجه کبری قبل از ازدواج با پیغمبر هم صفات ممتاز و پسندیده‌ای داشته است؛ یعنی غیر از شرافت خانوادگی، زنی کریم بوده و به حاجتمندانی که در مکه مستقر بودند، کمک می‌کرده است. از نظر اخلاقی زن مهذبی بوده و هرگز دروغی از او نشنیده بودند یا خلف عهدی ندیده بودند. مخصوصاً در رشتۀ تجارت و کسب، دروغ و خلف عهد همیشه در دنیا رایج بوده است. شخصیتی که سالیانی منشأ و مصدر تجارت‌های عظیم بود، معذلک به زیور فضائل اخلاقی هم آراسته بود. خداوند به این شخصیت عنایت می‌کند: Nیهدی من یشاءM. هدایت به دست اوست. خداوند است که دل‌ها را متوجه به خود می‌کند. لذا ما که امروز و در این ساعت از جمعه در ماه مبارک رمضان و در شب رحلت خدیجه کبری(س) دور هم جمع شده‌ایم، این را توفیقی از جانب خداوند بدانیم که به ما عنایت کردند در چنین مجلسی باشیم. «کرم کردی مرا ای دوست با خود آشنا کردی».

حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع)؛ تربیت‌شده در مکتب خدیجه کبری

این هدایتی است که خداوند شامل خدیجه کبری می‌کند، در حدی که خدیجه کبری مادر است برای فاطمه زهرا(س). خود فاطمه زهرا در اسلام گوهری است که اساس اسلام بعد از پدرش متکی به وجود اوست. اگر فاطمه زهرا(س) و مجاهدات او در همان مدت کوتاه بعد از پیغمبر نبود، اسلام تمام شده بود، انحراف اسلام را بلعیده بود و همه چیز از دست رفته بود. این فاطمه زهرا دختر و تربیت‌شدۀ خدیجه کبری است، زادۀ خدیجه کبری است. وجود مقدس امیرالمؤمنین(ع) در خانۀ خدیجه کبری تربیت پیدا کرده. ابوطالب کفالت علی‌ بن ‌ابی طالب را بر عهده داشت، پدر بود؛ اما شرایط زندگی ابوطالب سخت بود. لذا بعضی از بزرگان قریش دور هم جمع شدند برای اینکه تسهیلی در کار ابوطالب ایجاد کنند. برخی در خانۀ خودشان تکفل بعضی از فرزندان او را به عهده گرفتند و رسول اکرم از آن افراد بود. علی ابن ابی طالب را رسول اکرم به خانۀ خود برد؛ یعنی به خانۀ خدیجه و علی بن ابی طالب تحت تکفل پیغمبر و خدیجه کبری نشو و نما کرد. این قبل از اسلام است؛ یعنی قبل از آنی است که رسول اکرم(ص) مبعوث به رسالت شود و ما می‌بینیم اولادی که از این بانوی گران‌قدر به جامعۀ اسلامی عرضه شدند.

حضرت خدیجه کبری؛ فخر ائمۀ اطهار

بعد از امام مجتبی، ائمه طاهرین همه به مادرشان خدیجه افتخار می‌کردند. سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا، در میدان، وقتی می‌خواهد خودش را به آن مردم معرفی کند می‌گوید: «آهای مردم، آیا شما می‌دانید که جدۀ من و مادربزرگ من خدیجه کبری بنت خولید است و او اول کسی است از زنان، که اسلام را اختیار کرده؟» امام‌حسین(ع) در حضور مردم و جماعت فخر می‌کند.

امام‌سجاد(ع) در خطبه‌ای که در شام و مسجد شام می‌خواند، وقتی می‌خواهد خودش را معرفی کند، جز آنچه در معرفی خود می‌گوید، خود را فرزند خدیجه کبری معرفی می‌کند. به همین صورت، همۀ ائمه طاهرین ما به این مادر فخر می‌کردند.

سلام و تهیت به حضرت خدیجه در زیارت‌نامه‌ها

شما به حرم‌ها و مشاهد مشرفه که تشریف می‌برید، می‌بینید که در همۀ زیارت‌نامه‌ها، حتی زیارت‌نامۀ امام‌زاده‌گان جلیل‌القدری مثل حضرت فاطمه معصومه(س) که ما زیر سایۀ ایشان و در جوار ایشان هستیم، آمده است: «السلام علیک یا بن خدیجة الکبری». یعنی وقتی می‌خواهیم توسل و تقرب پیدا کنیم به این بزرگان، عرض سلام و عرض ادب می‌کنیم به آن‌ها که زادۀ خدیجه کبری هستند. در زیارت‌نامۀ حضرت فاطمه معصومه داریم: «السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه». خدیجه در کنار فاطمه زهرا به‌عنوان مادر قرار گرفته است. این اهمیتی است که خدیجه کبری دارد.

ذکر فضائل خدیجه کبری در منابع سنی

من از منابع شیعه نقل نمی‌کنم، چون در منابع شیعه در جلالت قدر حضرت خدیجه سخن فراوان داریم؛ اما در منابع سنی، دشمنی با علی بن ابی طالب روی شخصیت خدیجه کبری سایه انداخته است، مثل سایه‌ای که روی شخصیت ابوطالب انداخته. ایمان ابوطالب را نمی‌پذیرند، البته نه همه‌شان، بعضی از آن‌ها. ‌در خصوص حضرت خدیجه هم چون مادر زهرا(س) است و زهرای اطهر هم مدافع امیرالمؤمنین(ع) است؛ لذا این سایه بر سر شخصیت این بزرگوار افتاده. اما ما می‌بینیم کسانی مثل احمدبن‌حنبل این روایت را نقل می‌کند، آن هم از زبان عایشه و از قول رسول اکرم(ص) که تعبیر این است: « عائشة قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا ذكر خديجة اثنى عليها فأحسن الثناء قالت فغرت يوما فقلت ما أكثر ما تذكرها حمراء الشدق قد أبدلك الله عز وجل بها خيرا منها قال ما أبدلني الله عز وجل خيرا منها قد آمنت بي إذ كفر بي الناس وصدقتني إذ كذبني الناس وواستني بمالها إذ حرمني الناس ورزقني الله عز وجل ولدها إذ حرمني أولاد النساء »[1] (خداوند از ناحیۀ همسر بهتر از خدیجه نصیب من نکرد. خدیجه کبری روزگاری به من ایمان آورد که مردم همه من را تکذیب می‌کردند و به من می‌خندیدند. من را ساحر و مجنون می‌خواندند. تصدیق کرد مرا زمانی که مردم تکذیب می‌کردند. مال و ثروت و امکانات خودش را در اختیار من قرار داد، روزگاری که مردم پس از رسالت مرا تحویل نمی‌گرفتند. مردم در جامعۀ خودشان من را به بازی نمی‌گرفتند و من را محو کرده بودند و از بین خودشان حذف کرده بودند. خدیجه کبری آنچه داشت در اختیار من گذاشت. خداوند فرزند را فقط از ناحیۀ خدیجه کبری نصیب من کرد و از زن‌های دیگر غیر خدیجه کبری فرزندی نصیب من نکرد.)

این تعبیر و ستایشی است که رسول اکرم(ص) دارند و منابع عامه و سنی نقل می‌کنند. و باز این معنا هست که در منابع اهل تسنن نقل شده است که جبرائیل، فرشتۀ وحی، بر رسول اکرم نازل شد و خطاب به ایشان فرمود: « وقال يا رسول الله إن الله يقرأك السلام ويخصك بالتحية والاكرام ويقول لك : يا محمد إن كفن خديجة وهو من أكفان الجنة أهدى الله إليها فكفنها رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بردائه الشريف أولا وبما جاء به جبرئيل ثانيا فكان له كفنان : كفن من الله وكفن من رسول الله »[2]. سلام خدا را به خدیجه رساند و گفت خدیجه را بشارت بده که برای او خانه‌ای در بهشت مهیا کردیم. این روایت را احمدبن‌حنبل و حتی بخاری در صحیح خودش نقل می‌کند. همچنین این روایت را عایشه نقل می‌کند که ابن حجر عسقلانی نقل کرده، دیگران هم نقل می‌کنند و بخاری هم آن را نقل می‌کند: « عن عائشة قالت كان رسول الله صلى الله عليه وسلم لا يكاد يخرج من البيت حتى يذكر خديجة فيحسن الثناء عليها فذكرها»[3]. می‌گوید ندیدم یک بار پیغمبر از خانه خارج شود (این را کسی می‌گوید که در مدینه با پیغمبر ازدواج کرده و سال‌ها بعد از رحلت خدیجه کبری است)، مگر به اینکه یادی از خدیجه کبری کرده و برای او دعای خیر کند. این روایت را در منابع اهل تسنن داریم، نه فقط اینکه شیعه نقل کرده باشد. شخصیت خدیجه کبری چنین است.

خدیجه کبری؛ پناه پیامبر

سزاوار است که جامعۀ شیعه تکریم خودش را در هر مناسبتی به این بانوی بزرگوار ابراز و اظهار دارد. ما در دینمان، در اعتقاد و ایمانمان وامدار خدیجه کبری هستیم. کمک‌های خدیجه کبری فقط کمک مالی نیست. روزگاری که پیغمبر در مکه کتک می‌خورد، شکمبۀ شتر به سرش می‌کشیدند، مجنون و دیوانه خطابش می‌کردند، پناهش بعد از خدا خدیجه کبری بود. به خانه که می‌آمد، آرامشی خدیجه به او می‌داد که استقامت در مقابل دشمن را برایش میسر می‌کرد. نقشی که خدیجه کبری در زندگی پیغمبر دارد، نقشی که در تربیت فاطمه زهرا دارد، بسیار پررنگ است. فاطمه(س) بانویی است که در مسجد با نطق و سخنرانی‌اش، مقابل مهاجر و انصار حکومت وقت را به استیضاح می‌کشد. این بانو تربیت‌شدۀ خدیجه کبری است.

حتی امیرالمؤمنین، آقای عالم، کسی که همۀ وجود به او می‌نازد، در تکفل این بانو پرورش پیدا می‌کند. همۀ ما وامدار خدیجه کبری هستیم و باید احترام و ادب خودمان را به این بانو در هر مناسبت ابراز کنیم.

نقش مهم هیئت‌های مذهبی در فرهنگ‌سازی

این چند جمله به مناسبت شخصیت حضرت خدیجه کبری. چند دقیقه هم تذکری دارم خدمت عزیزان. من با دوستانی که در هیئت‌ها و مجموعه‌ها در قم و سایر شهرهای ایران هستند، همیشه این سخن را گفتم که نقش هیئت‌ها نقش بسیار بسیار بارز و مهمی است. این هیئت‌ها کاری که بر عهده دارند، فرهنگ‌سازی است. فرهنگ شیعه را شما نقش می‌دهید. جوانان در هر محله‌ای هیئت درست می‌کنند. هر مجموعۀ فکری هیئت درست می‌کنند به نام سید الشهدا که نام مبارکی است. یعنی ما در اجتماعات خودمان هدف را گم نمی‌کنیم. حسین(ع) قیام کرده برای اینکه ما از خط اصیل اسلام انحراف پیدا نکنیم. ما این رو فراموش نمی‌کنیم و گم نمی‌کنیم. این فرهنگ‌سازی‌ها بسیار بسیار اهمیت داشته. جلسات هفتگی در هیئات در تهران هم برقرار است و در قم هم. آن وقت که ما در تهران دبیرستان می‌رفتیم، می‌دیدیم روحانیون شاخص به هیئت‌ها می‌رفتند و سخنرانی هفتگی و برنامۀ هفتگی داشتند. شما می‌دانید که آغاز انقلاب در 15خرداد1342 در قم و به‌وسیلۀ هیئت‌ها آغاز شد. در تهران و در ورامین هیئت‌ها حرکت ایجاد کردند. در سال 57 حرکت انقلاب را هیئت‌ها شکل دادند. هیئت‌ها دارای نفوذ در بین مردم بودند و داخل خود مردم بودند. این هیئت‌ها همیشه هدفشان فرهنگ‌سازی برای عقاید، عقاید اصیل اسلام بوده و در کنار خودشان جوان‌ها را جمع داشتند. برای آن‌ها در این ماه رمضان از قرآن می‌گفتند. در جلسات هیئت‌ها بین آقایان و بین بانوان، آموزش تجوید قرآن همیشه مطرح بوده است. این سنت‌ها باید حفظ شود. حتماً در جلسات هیئت‌ها یک روحانی شاخص و سخنگو حضور داشته باشد که برای مردم صحبت کند و معارف الهی را عرضه کند. در عرصۀ فرهنگ مذهبی هیئت‌ها نقش بسیار بسیار بارز و مؤثر دارند و من امیدوارم این مجموعه‌ای که این مجلس را به نام حضرت خدیجه کبری و برای بزرگداشت این بانو تشکیل دادند و همت کردند، چون خیلی از جاها رحلت حضرت خدیجه کبری با غفلت مواجه می‌شود و به آن توجه نمی‌شود، برای دیگران هم الگویی باشد. مجموعۀ این هیئت‌ها در فرهنگ‌سازی برای تشیع، سهم بسیار والا و بزرگی دارند. این‌ها نقش خود را فراموش نکنند، به خصوص در بین مردم و به خصوص جوانان چه دختران و چه پسران برای این فرهنگ‌سازی با جدیت اهتمام داشته باشند.

امیدوارم خداوند به برکت این اجتماعات و به برکت این توسلات و به برکت این نام‌های مقدس خودش نظر لطف و عنایتی به مجموعۀ ما و به جامعۀ شیعه بفرماید.

در آخر از خداوند متعال مسئلت دارم برکات و عنایت وجود مقدس حضرت خدیجه کبری را در این عصر جمعه در ماه مبارک رمضان و در شب رحلت ایشان نثار همۀ شما عزیزان، همۀ شهدای، شهدای حرم و شهدای جنگ تحمیلی، همۀ مردمی که سال‌ها در کنار ما بودند و با ما همراه بودند، همۀ معلمان ما، امام راحل و کسانی که امروز ارشاد این مردم و این جمعیت را بر عهده دارند و مقام معظم رهبری بفرماید.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دوازده − دو =