از مجموعۀ گرانقدر خادمالرضا که تا به حال، برنامة بسیار خوبی را در این شهر توانسته اند سازماندهی نمايند و اجرا کنند، صمیمانه سپاسگزاری و تشکّر میکنم و دست اين برادران عزیزم را میبوسم که چنین کار ارزندهای را در شهر مقدس قم سازماندهی نموده و اجرا کردند و همچنین همایش بسیار خوبی را ترتیب دادند. در رابطه با عنوانی که برای این همایش انتخاب شده، جوان و اهلبیت و بحث اوقات فراغت، راجع به اوقات فراغت باید در حوزة جوانان بیشتر صحبت کنم.انقلاب اسلامی ایران و جوانان ایرانی عزيز با تمسّک به اهلبیت بود که توانستند از منجلاب حاكميت پهلوی و حاکميت استکبار جهاني خارج شوند و در نور اسلام عزيز وارد گردند. شعارهای ما در زمان انقلاب و اهداف ما و دلگرمیهای ما تماماً برگرفته از آموزههای اهلبيت بود. بعد هم كه مردانگی پیروان اهلبیت در هشت سال دفاع مقدس خودنمایی کرد.خواهران و برداران! اکسیر نجاتبخش ملت ایران، تمسّک به اهلبیت است.ما امیداوریم این نسل بسیار پر صلابتتر و قویتر از نسل گذشته این راه را طی کند.نسل اول انقلاب اسلامی، با توجّه به فرصتهایی که در اختیارش قرار گرفت، به امامت حضرت امام و مقام معظم رهبری، تا الان، موانعی را برداشتند و بخشی از مسیر را طی کردند.انقلاب اسلامی ایران امروز به فعالیت و برنامههايی نياز دارد.که لزوماً شبیه به فعالیتها و برنامههايی که نسل اول انجام میداد، نیست. انقلاب اسلامی ایران یک پاسخ رسا بود به نقص و نقدی که در حوزة ايمانيات وجود داشت. ایمان و معنویت در زندگی بشریت و در حاكميتها مهجور شده بود. اما در حوزة مسايل علمی به دلیل اين که شرایط آن ميبايست توسّط حاکمیت ايجاد میشد، نتوانستیم همانند حوزة ایمانیاتمان گامهایی را برداریم، بر این اساس، انقلاب اسلامی در حوزۀ مسايل معنوی، سنگرهای فتح نشدهای را فتح کرد و حوزههایی که قابل دسترس برای بشریت نبود، در مقابل ما گشود، اما در حوزهها و فعالیتهای علمی، ما نتوانستيم گامهای بلندی را برداریم. ما ميبايست در حوزة مسايل، كاوشها و تحقیقات علمی كه با نبود حاکمیت استبدادي و استعماري در کشور ما و با نبود یک سيستم تبليغکنندۀ فساد، فحشا و خيانت میتواند در كشور شکل بگیرد، حركتهاي اساسي را انجام بدهیم. یک اتفاق خارقالعاده در این کشور افتاده است. امروز ما در همين حوزة مسايل علمی با وضعیتی مواجهايم که به هيچ وجه با وضعيت قبل قابل مقایسه نیست. يك میليون و ششصد هزار نفر در دانشگاههایمان داریم و سالي سيصد و چهل هزار نفر از آنها هم فارغالتحصیل ميشوند. ما اكنون دو میليون و نيم نفر فارغالتحصیل دانشگاهی داریم. كشور با داشتن چنین وضعيتي، در بين ساير كشورها داراي رتبة ممتاز است. اكنون دشمن از یک چیز میهراسد؛ انقلاب اسلامی در حوزهای که مکمّل بحثهای معنوي خودش بود و خواست آن توانایی خودش را در یکی از اين عرصهها نشان دهد، امروز استعدادهای لازم آن را پیدا کرده تا در عرصههای علمی گامهاي بلند و موثّری را بردارد و این است که ما در اکثر عرصههایی که جوانانمان وارد میشوند، افتخارآفرينيهاي بزرگی میکنند. ما استعدادهای بسیار درخشانی در این زمینهها پيدا كرديم. امروز براي بروز استعدادهاي جوانان ایراني در عرصههای اجتماعی، فرهنگی، هنری و سیاسی، بايد انرژيهاي آنان آزاد بشود تا آنها این میادين را درنوردند. استعداد کامل در این زمینهها وجود دارد. لذا اگر قرار باشد این انرژی در این میادين باز شود، قطعاً اقبال جوانان ما به حوزههای اینترنتی، به حوزههایIT، به حوزههاي کامپيوتري ميبايست یک اقبال گستردهاي باشد و موانع جدی در مقابل آنها باید برداشته شود تا جوانان بتوانند رقابت مؤثّري را در عرصة بينالمللي داشته باشند. لذا ما ميبایست به تمامي زبانها انرژیهای خودمان را ترجمه کنیم تا در میادین مختلف بتوانیم حضور داشته باشیم. بر این اساس، اگر ما به حوزههای رسمی کشورمان نگاه کنیم، بیشترين سرمایهگذاريهایي که به صورت سنتی انجام گرفته، در نظام تعلیم و تربیت و در نظامهای موظّف ما بوده است؛ اين يعني چه؟ در بيست و چهار ساعت شبانه روز بخشي از وقتتان را به کارهای ضروری میپردازید، مثل خواب، خوراک و استحمام. به اين گونه كارها ميگويند، كار ضروري. اگر معلمي، شاگردي ، كارمندي و كشاورزي كاري را انجام بدهد، به اين كار ميگويند، كار موظّف. اگر وقت موظّف به علاوه وقت ضروري، از بيست و چهار ساعت شبانه و روز كم بشود، به آن وقت فراغت گفته ميشود،. امروز پديدهاي در دنيا وجود دارد، به نام اوقات فراغت. اين اوقات، اوقات موظّف نيست. اوقاتي نيست كه فرد به كارهاي ضروري و موظّف بپردازد. در این اوقات فرصتي فراهم میشود که فرد ميتواند به كارهای که مورد علاقه خودش است، به صورت داوطلبانه، نه براي گرفتن پول و نه براي گرفتن نمره، به چنين كارهايي بپردازد. مطالعات علمي نشان ميدهد جوامعی که این فرصتها را خصوصاً برای جوانهایشان بتوانند فراهم کند، از شادابي و نشاط بيشتري برخوردار هستند. امّا امروز با افزایش آگاهی و خودآگاهی كه فرد پيدا کرده، دوست دارد به کارهایی بپردازد که هنگامی که دارد آن کارها را انجام ميدهد، خود او لذت آن را ببرد و فایدهاش را احساس کند. اصطلاحاً به این کارهایی که فرد داوطلبانه انجام میدهد، کارهای فراغتی گفته می شود؛ کاری كه فرد در آن مشارکت فعال دارد؛ کاری كه فرد در آن بازیگر است و تماشاچي نيست. در جوامعی که این گونه کارها در آن سازماندهی شده باشد، از افسردگي، اضطراب و ناسلامتیشان کاسته خواهد شد. از قضا اگر شما نگاه کنید، دل، روح و توجّه جوانان، بيشتر به این حوزههاست. اگر شما ببينيد حوزههاي مورد علاقة جوانان و افراد مورد توجّهشان چه كساني هستند، ميبينيد در آن جمع ، شخصیتهای فرهنگي، هنری و ورزشي هستند كه در حوزههايي فعاليت ميكنند كه در کتابهای درسي، دربارة هيچ كدام از آنها به فرزندان ما آموزش داده نمیشود. لذا توجّه کردن به اين حوزهها برای شکلگیری شخصيت جوانان بسیار مهم است و گفته می شود این حوزه، مکمل حوزة درسی است. فرزندان ما بايد یک سلسله از مهارتها را در حوزهای به نام حوزة اوقات فراغت به دست بیاورند که خودشان در آنها هم فعالیت و نقش داشته باشند. متأسفانه هم خانوادهها و هم نهادها و هم حکومتها نسبت به این حوزه، عنايت بسيار كمي دارند؛ چنانچه اگر در وضعیت درآمدی خانوادهاي اختلال به وجود بیاید، اولین حوزهای که حذف میشود، این حوزه است، در حالي که نمیدانند اگر به این حوزه توجّه بشود و آنها بتوانند براي فرزندشان که دارد درس ميخواند، فضای مفرّحي هم ایجاد کنند و بتوانند او را در فضايي قرار دهند كه او احساس شادابي، نشاط و سرزندگي كند، چه بسا او در کارهای موظّفش هم موفقتر عمل می كند. عین این قضیه در حکومتهاست؛ يعني حکومتها هم به محض این که دچار كسری و كمبود بودجه میشوند، اولین حوزههایی كه سریعاً کنار میگذارند، این گونه حوزههاست. هر چند مجموعة مطالعات ما در سازمان ملي جوانان نشان داده است كه جوانان ایرانی نسبت به انقلاب، دین و کشورشان غیرت بسیار بالایی دارند و هر كس كه تظاهراتي در جوانان ما ميبيند و در رفتار آنها ظهور و بروزي را مشاهده ميكند، فكر ميكند و ميخواهد آن را تسري بدهد به اين كه در قلب جوانان ما هم چنين مسألهاي وجود دارد و آگاهي و جهانبينيشان هم اينطور است، انصافاً قضيه از اين قرار نيست. امّا ما باید به این مسأله توجّه کنیم كه ما به عنوان امانتداراني که جوانان به عنوان امانت در دستانمان هستند، بهداشت روانی نسل جوان ایرانی به شدت دچار آسیبزدگی شده است، مسألة اضطراب، مسالة افسردگی و مسالة خشم نهفته از مواردی است که باید سامان پیدا کنند. این موارد در حوزههای رسمی سامان پیدا نميكند، بايد در يك سلسله حوزههای فراغتی ما اجازة بروز اين انرژي، اجازة مديريت اين انرژي و اجازة تخلية سطوح مختلف اين انرژي را بدهيم. اين انرژي اگر آزاد شود خلاقيتهایي را ميتواند در عرصههاي مختلف متناسب با خود ايجاد كند.از قضا در جمهوري اسلامي ايران، ما فصلی را به نام فصل فراغت داريم. سه ماه تابستان را به نام فراغت داریم. این سه ماه، يك فرصت استثنايي است كه ان شاء الله اگر ما با برنامه با این فرصتها برخورد کنیم، سازندگیهای فراوانی خواهيم داشت. در اوقات فراغت، نباید بچهها را وادار کنيم کار موظّف انجام بدهند، ولی باید اين هنر را داشته باشیم و براي آن بسترسازی کنیم که جوان کاری را كه دوست دارد، انجام دهد. چنین امري سازماندهي ميخواهد. اوقات فراغت سازماندهی ميخواهد. ليكن اين قضيه در برنامهریزی کشورمان متأسفانه گُم است و تنها زماني كه دچار کمبود بودجه ميشود و جایی را ميخواهند حذف كنند، به اين حوزهها، بيشتر عنايت ميكنند.انصافاً جوانان ما، جوانان غيور و قانعي هستند. كداميك از ما در روزگار خودمان میدانستيم که در دنیا چه میگذرد؟ ميدانستيم جوانان دیگر دنیا از چه امكاناتي برخوردارند؟ این جوانان علی رغم این که آگاهی و خودآگاهي آنان به مراتب از ما بالاتر رفته و قدرت تجزیه و تحلیلشان افزايش يافته است، با امكانات بسيار محدود همچنان دارند ميسازند و دوست دارند با دستماية كارهاي خودشان و در داخل كشور خودشان گرة مشكلاتشان باز شود، اما ما هم باید کمك کنیم. حکومت هم باید کمک كند. مراجع تأثيرگذار هم باید کمک کنند. نهادهای مدنی هم باید کمک کند. همۀ ما باید به کمک این نسل بیائیم. تا این نسل با سوختی که نسل قبل برای آن فراهم کرده است بتواند حرکتهای مُحيّرالعقولي را انجام بدهد و ما را در آن نقطهاي كه شایستة این کشور، انقلاب و دین ما هست، قرار بدهند. شرایط فراهم است و ما باید با تدبیر، فکر و سرمایهگذاری اكنون سوخت لازم را فراهم کنیم. الان جوان در صحنه است. نمونة آن، کسانی هستند که هنر برگزاری این جلسات را دارند که اگر ما برگزاري این گونه جلسات را به يك دستگاه رسمی بدهیم، امکان دارد با بيست برابر هزینه آن را برگزار كند، ولی نظم، ترتيب، دقت، طراوت و شادابي آن این طور نباشد. اما این عزیزان ما با یک هزینة حداقلي توانستهاند چنين کاری را انجام بدهند. پس باید قدر اینها را دانست.پیامی که من دارم، عبارت از این است: دوستان عزیز! کسانی که میتوانید در تصميمگیريها اساسی مدخلیت داشته باشید! توجه کنید كه اولویتها در حوزۀ جوانان را جلوتر بیاندازید. ما بايد به مسايل جوانان بیشتر بپردازیم. اگر ما به مسایل جوانان بپردازیم، به هيچوجه خوف مسایل امنيتي و خوف مسایل اخلاقی را میتوانيم نداشته باشیم به شرط این که امکانات و شرایط لازم را برای آن فراهم کنیم.